kayhan.ir

کد خبر: ۲۶۸۰۱۰
تاریخ انتشار : ۰۹ تير ۱۴۰۲ - ۲۰:۱۳

قانون‌مداری و قانون‌شکنی در ورزش(نکته  ورزشی)

 
 
سید سعید مدنی
 در هفته «قانون» به سر می‌بریم. به همین مناسبت عرض می‌کنیم که یکی از عوامل امنیت و پیشرفت جوامع در هر عرصه و حوزه‌ای، قانون و عمل به آن است. علمای تاریخ و تمدن معتقدند جوامع به میزانی که قانون‌مدار باشند، «متمدن» هستند. به دیگر سخن‌، تمدن با ادا و اطوار و ظاهرسازی و «برند»بازی و... ساخته نمی‌شود. عوامل و اصولی مثل قانون و عمل و احترام به آن است که جوامع و ملت‌ها را پیشرفته کرده و تا مرز «تمدن» ارتقا می‌دهد.
یکی از معضلات ورزش ما- و علی‌الخصوص رشته‌هایی مثل فوتبال- قانون‌گریزی‌، ضعف در اجرای قانون و بالاخره جولان دادن و شلتاق کردن جریانات مخرب دلالی و باج‌خواه در آن است. این درست مغایر با آن چیزی است که در بالاترین سطح ورزش حرفه‌ای دنیا می‌گذرد. اهالی ورزش خوب می‌دانند که این سخن ما به هیچ‌وجه مبالغه و از سر بدبینی نیست. نمونه‌ها و شواهد زنده و غیر قابل انکاری وجود دارد که به روشنی این سخن نه چندان خوشایند ما را تایید می‌کند. ضمن اینکه این فقط حرف ما هم نیست. هرکسی که چشم‌های خود را عمدا و به دلایل مختلف بر واقعیات نمی‌بندد و دلش برای ورزش مستعد و جوانان برومند ورزشکار می‌سوزد‌، از این وضعیت و شرایط دل پری دارد و به آن معترض است. 
الان در خیلی از جاهای ورزش ما، اوضاع به گونه‌ای درآمده که تقریبا هرکسی هر کاری دلش بخواهد انجام می‌دهد و هر حرفی دلش می‌خواهد می‌زند، و به هیچ کسی یا مرکز و تشکیلاتی هم پاسخگو نیست. برای مثال در همین روزهای اخیر شنیدیم و خیلی‌ها دیدند که در پایان فینال جام حذفی کمک‌داور مسابقه جلوی چشم حیرت‌ز‌ده دهها هزار تماشاگر با همان لباس داوری با تیم برنده آن بازی و قهرمان جام حذفی عکس یادگاری گرفت یا در فینال جام «کافا» از طریق تلویزیون دیدیم که مدافع اخراج شده تیم ملی چهار زانو وسط زمین نشست و از زمین بیرون نمی‌رفت! نه به حکم قانون تمکین کرد و نه به فرمان(یا بهتر بگوییم خواهش و تمنای) کادر مربیگری تیم ملی که از او می‌خواستند از زمین بیرون بیاید و وضع را بدتر از این نکند، وقعی می‌نهاد! 
باز خیلی از علاقه‌مندان ورزش حرف‌های سه تن از مربیان لیگ برتری را که در یک برنامه ورزشی تلویزیونی شرکت کرده بودند دیدند یا شنیدند که چگونه جریان افسارگسیخته و باندهای سرکش دلالی در فوتبال ما تحت عناوین مشاور رسانه‌ای و مدیربرنامه!! و... جولان می‌دهند و به نفع جیب گشاد و خواسته‌های نامشروع خود برای تیم‌ها و مدیران و... خط و ربط تعیین و بازیکن تحمیل می‌کنند و نرخ قرارداد‌ها را افزایش می‌دهند و... خلاصه فوتبال ما و احساسات و علائق مردم را قربانی منافع و زیاده‌خواهی‌های خود می‌کنند و... البته از این مثال‌ها و نمونه‌ها در ورزش و فوتبال ما بسیار است. 
باز برای مثال و جهت اطلاع مسئولین ارشد ورزش کشور عرض می‌کنیم که مسئولان یکی از فدراسیون‌های پرحرف و حاشیه ما یعنی فدراسیون بسکتبال که خود باید به عنوان یک سازمان رسمی و ملی بیش از دیگران به قانون احترام بگذارد و بر طبق موازین قانونی عمل کند، خود در بسیاری از جاها پیشتاز قانون‌شکنی هستند و به فدراسیون نه به عنوان یک سازمان ملی و رسمی بلکه به عنوان «میراث باندی و خانوادگی» نگاه و خودکامانه و غیرقانونی عمل می‌کنند و مثلا برای نشریه‌های خوشنام و معتبر مثل کیهان ورزشی، چون مجیز اینان را نمی‌گوید و حرف حق می‌زند و مسائل بسکتبال را نقد و تحلیل منصفانه می‌کند، چون محترم است و اهل باجگیری و باج‌خواهی و باج دادن نیست، کارت ورود به سالن مسابقات را- که حق قانونی هر رسانه صاحب مجوز و صدور آن وظیفه قانونی فدراسیون است- برای این نشریه و خبرنگار آن صادر نمی‌کنند و علی‌رغم دعوت همگانی- حتی از نشریات زرد و بعضی از کانال‌های تلگرامی- آن را به هیچ جلسه و نشست مطبوعاتی دعوت نمی‌کنند و... خلاصه مسئولان(؟!) این فدراسیون علنا و عملا در روز روشن‌، روش قلدری و گردن‌کشی در برابر قانون پیشه کرده‌اند، غافل از آنکه عمر این پست‌ها و دوام این صندلی‌ها خیلی کوتاه و سست است و دیر یا زود آن را باید به بعدی‌هایی که در صف هستند‌، تحویل دهند و فقط کارنامه مردود و بدنامی را تا آخر عمر به دوش بکشند و...
وضعیت قانون و اعمال آن در بعضی از جاهای ورزش ما به صورتی در آمده که اگر مدیر و مسئولی و... خواست قانونی عمل و با قانون‌شکنان برخورد کند با هجمه و هو و جنجال جریانات هوچی و دلالیسم رسانه‌ای مواجه می‌شود و انگار اوست که دارد خلاف و هنجارشکنی می‌کند و در بسیاری از رسانه‌ها و... از عناصر و افراد هنجارشکن و بعضا مفسد یا مدیران بزدل و منفعل حمایت می‌کنند و با آنها مصاحبه‌های مکرر و «تابلو»- که در واقع دهن‌کجی به قانون و مردان قانون و دلسوزان ورزش است- انجام می‌دهند و...!
در هر حال، آنچه در آن تردیدی نیست این واقعیت است که «‌قانون» در ورزش ما از جایگاه بایسته برخوردار نیست و خیلی از جاها قربانی منافع شخصی یا مصلحت‌های باندی و سیاسی و البته به تازگی گرایش‌های رنگی و... می‌شود. این در حالی است که آنچنان که در آغاز مطلب آوردیم «قانون» و «قانون‌مداری» از رموز پیشرفت و تحول و بهتر شدن است. هر جمع و جامعه و هر عرصه و حوزه‌ای به میزانی که به قانون و اصول و حساب و کتاب در کارهای خود پایبند باشد و از هرج ومرج و آنارشی و شلخته‌بازی و خودکامگی و... ‌پرهیز کند و عاملان به آن را با قاطعیت و شجاعت سرجای خود بنشاند، حتما و بدون شک به بسیاری از اهداف و ایده‌آل‌های خود دست پیدا خواهد کرد. ورزش نیز به عنوان سروکاری جمعی و حوزه‌ای اجتماعی، از این قانون و قاعده مستثنی نیست...